این روزها که زمان طولانی را هم شامل میشود، مدام به لق و نابجا چرخیدن زبان فکر میکنم و هیچ بیمی ندارم که مدام بگویم "لعنت بر زبانی که بیهوده بچرخد" از بس که خوردم از این زبان. راستش فکر میکنم به حرفهای کسی که میگفت:" کسانی که گوش و چشم و زبان ندارند شاید در این دنیا محدود تر باشند ولی در دنیای باقی، دیگر انسانها حسرتشان میخورند که کاش مثل آنها بودنداز بس "داشته" ها مسئولیت زاست." مثلا که شما اگر زبان نداشتی شاید کمتر دل میشکستی و چه لطفی دارد زبانی زبان منبع
درباره این سایت